پای درس آقا| کتابخوانی رهبر به روایت خودشان
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، مقام معظم رهبری همواره توجه به کتاب و تذکر بر مطالعه را در سخنان خود برجسته کرده و بدان توجه وافری داشتهاند. آنچه در ادامه میخوانید سخنان عالم مکتب اهلبیت، آقا سیدعلی خامنهای در باب اهمیت مطالعه هدفمند و جایگاه کتاب است.
بنده چند برابر جوانها کتاب میخوانم
در جامعه ما بیاعتنایی به کتاب وجود دارد. گاهی آدم میبیند در تلویزیون از این و آن سؤال میکنند: آقا شما چند ساعت در شبانهروز مطالعه میکنید، یا چقدر وقت کتابخوانی دارید؟ یکی میگوید پنج دقیقه، یکی میگوید نیم ساعت! انسان تعجب میکند. ما باید جوانان را به کتابخوانی عادت دهیم، کودکان را به کتابخوانی عادت دهیم؛ که این تا آخر عمر همراهشان خواهد بود. کتابخوانی در سنین بنده ـ که البته بنده چندین برابر جوانها کتاب میخوانم ـ غالباً تأثیرش بهمراتب کمتر است از کتابخوانی در سنین جوانها و شما عزیزانی که اینجا حضور دارید. آنچه که همیشه برای انسان میماند، کتابخوانی در سنین پایین است.
از هرزهگردی در محیط کتاب باید پرهیز کرد
جوانان شما، کودکان شما هرچه میتوانند، کتاب بخوانند؛ در فنون مختلف، در راههای مختلف، مطلبی یاد بگیرند. البته از هرزهگردی در محیط کتاب هم باید پرهیز کرد، منتها این مسئلهی بعدی است؛ مسئلهی اول این است که یاد بگیرند، عادت کنند به این که اصلاً به کتاب مراجعه کنند، کتاب نگاه کنند. البته باید دستگاهها مراقب باشند، اشخاص مواظب باشند، هدایت کنند به کتاب خوب؛ که با کتاب بد، عمر ضایع نشود. (۱۳۹۱/۰۷/۲۰)
ما ملتی هستیم که با کتاب خیلی سابقه داریم
ما به عنوان ملت ایران و به عنوان یک ملت مسلمان، ارتباطمان با کتاب، ارتباط بنیانی و عمیق و کهن است. ما امروز و دیروز با مقوله کتاب آشنا نشدهایم. در کشور ما، به خصوص بعد از انتشار اسلام، کتابخانههای عظیم، مجموعههای علمی، مکتوبات با ارزش، یک سابقه کهن تاریخی دارد. ما ملتی هستیم که با کتاب خیلی سابقه داریم؛ در طول قرنهای متمادی با کتاب انس داشتهایم. البته آن روزها دسترسی به کتاب آسان نبود.
استنساخ کتابهای خطی دشوار بود، اما در عین حال کسانی که اهل بودند، شایسته برای استفاده از کتاب بودند، چه مجاهدتها میکردند. خواندهایم و مکرر شنیدهایم که کسانی به یک کتاب احتیاج داشتند، دارنده کتاب بخل میورزیده و نمیداده است؛ بعد با التماس، با زحمت، یک شب، دو شب این کتاب را امانت گرفتند، شب و روز نخوابیدند، استراحت نکردند، برای اینکه این کتاب را استنساخ کنند و یک نسخه آن را در اختیار خودشان داشته باشند. از این قبیل فراوان است. امروز این موانع برطرف شده است. پیشرفت علم، تولید کتاب، تکثیر کتاب، انتشار کتاب را آسان کرده. ما امروز بایستی با توجه به این سابقه کهن، جایگاه خودمان را در نشر کتاب، در استفادهی از کتاب، بالا ببریم.
انحراف در چاپ و نشر آثار
تولیدکنندگان کتاب هم بایستی به این معنا توجه کنند. در تولید کتاب ـ چه تولید به معنای ایجاد کتاب، چه تولید به معنای ترجمه کتاب، چه تولید به معنای نشر کتاب و در اختیار این و آن قرار دادن ـ به نیازها و خلأهای جامعه نگاه کنند؛ خلأهای فکری را، نیازهای فکری را بشناسند، انتخاب کنند، سراغ آنها بروند.
ما میبینیم در مجموعه کتاب و بازار کتاب، گاهی اوقات هدایتهای همراه با انحراف را دنبال میکنند؛ بخصوص سراغ مسائلی میروند که برای ذهنیت جامعه، برای ذهنیت کشور، چه از لحاظ جنبههای اخلاقی، چه از لحاظ جنبههای دینی و اعتقادی، چه از لحاظ جنبههای سیاسی، زیانبخش است. انسان بهوضوح مشاهده میکند که در بازار کتاب، در مجموعه کتاب، دستهایی فعالند؛ یک چیزهائی را وارد کنند، ترجمههائی را به وجود بیاورند، با مقاصد سیاسی؛ ظاهرش هم فرهنگی است، اما باطنش سیاسی است. (۱۳۹۰/۰۴/۲۹)
مردم ما مطالعه کردن را بلد نیستند
ملت ما مطالعه کردن را اصلاً جزو کارهای بشری نمیدانند! مثل خوراک و ورزش و دیگر چیزهایی که جزو کارهای معمول انسان است، مطالعه اصلاً جزو این چیزها نیست! آدم باید عنوان دیگری داشته باشد ـ یا باید شب امتحانش باشد؛ یا باید معلم در مدرسه از آدم بخواهد؛ یا باید یک دانشمند باشد؛ یا باید بخواهد در جایی سخنرانی کند ـ تا موجب شود که مطالعه کند! این چهقدر خسارت است!؟ واقعاً خدا میداند من وقتی یادم میآید ـ و این چیزی است که تقریباً هیچ وقت از یادم نمیرود ـ که مردم ما مطالعه کردن را بلد نیستند، به قلب من فشار میآید! از این بابت، ما چهقدر داریم هر ساعت خسارت میبینیم!؟ واقعاً این به عهدهی چه کسی است؟ در حال حاضر اینطور است که بنده یا یک نفر مثل بنده، سالی یکبار به نمایشگاه کتاب برود و یک کلمه راجع به مطالعه بگوید؛ آن هم به شرطی که دست یک گزارشگر خاص نیفتد! اینکه نمیشود. (۱۳۷۰/۱۱/۲۹)